فلسفه منطق
غلامرضا ذکیانی
دوره 8، شماره 2 ، آبان 1396، ، صفحه 97-122
چکیده
در مقالهی «نقش عوامل اجتماعی در معرفت ریاضی و منطقی»، نشان داده میشود که عوامل اجتماعی در پیدایش و ضروریانگاری علوم بنیادینی چون ریاضی و منطق نقش دارند؛ از جمله مهمترین دلایل مطروحه در این مقاله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: اختلاف ریاضیدانها، تنوع تناقض در براهین خلف، ساختارشکنی در مقادیر بینهایت، تحلیل ویتگنشتاین ...
بیشتر
در مقالهی «نقش عوامل اجتماعی در معرفت ریاضی و منطقی»، نشان داده میشود که عوامل اجتماعی در پیدایش و ضروریانگاری علوم بنیادینی چون ریاضی و منطق نقش دارند؛ از جمله مهمترین دلایل مطروحه در این مقاله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: اختلاف ریاضیدانها، تنوع تناقض در براهین خلف، ساختارشکنی در مقادیر بینهایت، تحلیل ویتگنشتاین از عمل جمع، تغییر مفهوم بداهت در طول تاریخ، دوری بودن اثبات اصول بدیهی، دوری بودن توجیه قواعد منطقی از طریق جداول ارزش، استدلال پرایور در مقابل صورتگرایان، عدم ترجیح توجیهات روانشناختی بر توجیهات جامعهشناختی، پارادوکسهای استلزام مادی، توسل به شهود به جای استدلال، نقد استدلال دوری، قراردادی بودن اصول منطقی، پارادوکس خرمن و ... ما نیز در ارزیابی این شواهد ضمن تعیین و تحلیل اصول بدیهی حداقلی چون اصل تناقض، قاعده وضع مقدم و برهان خلف، به تحلیل موارد زیر پرداختهایم: بینهایتها، دیدگاه ویتگنشتاین، جداول ارزش، استدلال پرایور، قرارداد، عدم لزوم بداهت تصورات در تصدیقهای بدیهی، مفاهیم نامعین و ...؛ و در نهایت نشان دادهایم که علوم بنیادینی چون ریاضی و منطق، ضرورت خود را مدیون عوامل اجتماعی نیستند.
غلامرضا ذکیانی؛ محمد امین برادران نیکو
دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 43-71
چکیده
مطابق دیدگاه اسمیت ارغنون کاربرد ویژهای برای ارسطو دارد و آن اثبات این امر است که فلسفة اولی ممکن است. به نظر وی، انتظار اشتباهی است که هدف ارغنون را طرح نظریههای روششناسی ارسطو تلقی کنیم. ارسطو در تحلیل دوم با ارائة استدلالی سعی میکند تا نشان دهد وجود یک معرفت غیربرهانی شرط کافی و لازم برای معرفت برهانی (علم) است. هدف معرفت غیربرهانی ...
بیشتر
مطابق دیدگاه اسمیت ارغنون کاربرد ویژهای برای ارسطو دارد و آن اثبات این امر است که فلسفة اولی ممکن است. به نظر وی، انتظار اشتباهی است که هدف ارغنون را طرح نظریههای روششناسی ارسطو تلقی کنیم. ارسطو در تحلیل دوم با ارائة استدلالی سعی میکند تا نشان دهد وجود یک معرفت غیربرهانی شرط کافی و لازم برای معرفت برهانی (علم) است. هدف معرفت غیربرهانی همان هدف فلسفة اولی، یعنی رسیدن به اصول اولیة هر علمی است. اسمیت بررسی میکند که استدلال مذکور در تحلیل دوم به سایر نظریههای منطقی ارسطو در ارغنون شامل نظریههای تعریف، حمل، دیالکتیک، مقولات و قیاس وابسته است. علاوه بر آن، ارسطو، در بخش پایانی تحلیل دوم امکان رسیدن به این معرفت غیربرهانی را با شرح فرایندی به نام نوس اثبات میکند.
غلامرضا ذکیانی؛ محمدامین برادران نیکو
دوره 4، شماره 2 ، مهر 1392، ، صفحه 65-93
چکیده
نهتنها نزد همگان پذیرفته شده است که ارسطو مدون علم منطق است، بلکه اغلب بر این باورند که آنچه او تدوین کرد نهفقط «علم منطق»، بلکه «منطق علم» یا روششناسی نیز بهشمار میآید. تاکنون ارسطوپژوهان، از میان مؤلفههای روششناسی ارسطویی، نقش اصلی و محوری را به نظریة برهان و روش قیاسی وی دادهاند و سایر اجزای منطق وی، مانند ...
بیشتر
نهتنها نزد همگان پذیرفته شده است که ارسطو مدون علم منطق است، بلکه اغلب بر این باورند که آنچه او تدوین کرد نهفقط «علم منطق»، بلکه «منطق علم» یا روششناسی نیز بهشمار میآید. تاکنون ارسطوپژوهان، از میان مؤلفههای روششناسی ارسطویی، نقش اصلی و محوری را به نظریة برهان و روش قیاسی وی دادهاند و سایر اجزای منطق وی، مانند جدل، را در حاشیه قرار دادهاند. اما برخی معاصرین مانند یاکو هینتیکا علیه چنین دیدگاهی استدلال کردهاند و نشان دادهاند که دیالکتیک در روششناسی ارسطو نقشی همتراز نظریة قیاس دارد و یکی از سه ضلع اصلی ساختار روششناسی ارسطوست. هینتیکا در پرتو نگاهی متوازن به اجزای دستگاه منطقی ارسطو، سازگاری و هماهنگی میان روش مطرحشده در ارغنون، با مسائل متافیزیکی و با روش غالب زمانة او را نمایان میکند. علاوه بر این هینتیکا نشان میدهد که این روششناسی از نتایج نظریة روانشناسی شناخت ارسطویی است.
غلامرضا ذکیانی
دوره 2، شماره 2 ، مهر 1390، ، صفحه 77-95
چکیده
ارغنون ارسطو حدود یازده قرن پس از پیدایش، به عربی ترجمه شد و دانشمندانی مانند فارابی و ابن سینا پس از آشنایی با همین ترجمهها، دست به خلق آثار منطقی در جهان اسلام زدند و همین آثار سبب پیدایش و بالندگی منطق میان مسلمانان شد. تحلیل و ارزیابی نخستین ترجمههای ارغنون سبب میشود از یکسو با اهتمام مسلمانان به میراث یونانی ...
بیشتر
ارغنون ارسطو حدود یازده قرن پس از پیدایش، به عربی ترجمه شد و دانشمندانی مانند فارابی و ابن سینا پس از آشنایی با همین ترجمهها، دست به خلق آثار منطقی در جهان اسلام زدند و همین آثار سبب پیدایش و بالندگی منطق میان مسلمانان شد. تحلیل و ارزیابی نخستین ترجمههای ارغنون سبب میشود از یکسو با اهتمام مسلمانان به میراث یونانی در سدههای نخستین و از سوی دیگر با میزان صحت و دقت این ترجمهها آشنا شویم. عبدالرحمن بدوی نخستین ترجمههای عربی از مجموعة ارغنون ارسطو بهعلاوة ایساغوجی فرفوریوس را در یک مجموعة سهجلدی جمعآوری و تصحیح کرده است. پس از مقایسة ترجمة عربی «قیاس» با متن یونانی و ترجمة انگلیسی جنکینسون و ترجمة فارسی ادیب سلطانی از تحلیلات اولی (دفتر دوم)، با حدود صد مورد اختلاف کلی و جزئی مواجه شدیم. این اختلافات را با عباراتی مانند، کاستیها در ترجمه، عربی نامفهوم، عبارات اضافی، خطای ترجمه، تغییر مثال، خطای تصحیح، و ترجیح نسخة بدل دستهبندی کردهایم.
مهدی میرزاپور؛ غلامرضا ذکیانی
دوره 2، شماره 2 ، مهر 1390، ، صفحه 117-136
چکیده
بهلحاظ تاریخی میتوان نشان داد که «نظریة انبساط» از ابتکارات و ابداعات منطقدانان قرون وسطای متأخر مانند ویلیام شروود، راجر بیکن، پطرس اسپانیایی، ویلیام اکام، و جان بوریدان بوده است. این نظریه با رویکردی کاربردی در دورة معاصر، در آثار آموزشی منطق عمومی، برای تشخیص اعتبار «قیاس ارسطویی» استفاده شده است. در این ...
بیشتر
بهلحاظ تاریخی میتوان نشان داد که «نظریة انبساط» از ابتکارات و ابداعات منطقدانان قرون وسطای متأخر مانند ویلیام شروود، راجر بیکن، پطرس اسپانیایی، ویلیام اکام، و جان بوریدان بوده است. این نظریه با رویکردی کاربردی در دورة معاصر، در آثار آموزشی منطق عمومی، برای تشخیص اعتبار «قیاس ارسطویی» استفاده شده است. در این پژوهش، با تمرکز بر تفکرات منطقی جان بوریدان (1295 - 1361 م)، متفکر برجستة قرون وسطی، از این فرضیه دفاع میکنیم که، نظریة انبساط یکی از نتایج فرعی نظریة دلالت و اطلاق است. همچنین با ارجاع به آثار منطقی بوریدان نشان میدهیم که دو قاعدة «منع حد وسط غیرمنبسط» و «منع روش عقیم»، یکی از کاربردهای نظریة انبساط، از ابداعات بوریدان است. ازاینرو معاصران در آثار آموزشی منطق، در بهترین حالت، صرفاً تقریرهای متفاوتی از تعریف انبساط و قواعد مربوط به آن را بیان کردهاند، نه آنکه خود مبدع این قواعد باشند. بر این اساس نظریة پیتر گیچ را، که آشکارا نظریة انبساط را متفاوت از نظریة اطلاق میداند، بهشکلی منطقی و تاریخی نقد میکنیم و نشان میدهیم که نظریة قابل دفاعی نیست. در پایان تعاریف بدیعی از حدود «منبسط» و «غیرمنبسط» را با توجه به چهارچوب فلسفی ـ منطقی بوریدان ارائه میکنیم که به مفاهیم و اصطلاحات منطقی وی بسیار وفادار است.
غلامرضا ذکیانی
دوره 1، شماره 2 ، مهر 1389، ، صفحه 51-78
چکیده
ارغنون ارسطو در حدود یازده قرن پس از پیدایش، به زبان عربی ترجمه شد و دانشمندانی چون فارابی و ابنسینا پس از آشنایی با همین ترجمهها، دست به خلق آثار منطقی در جهان اسلام زدند. و همین آثار سبب پیدایش و بالندگی منطق در میان مسلمین گشت. تحلیل و ارزیابی نخستین ترجمههای ارغنون سبب میشود از یکسو با اهتمام مسلمین به میراث یونانی ...
بیشتر
ارغنون ارسطو در حدود یازده قرن پس از پیدایش، به زبان عربی ترجمه شد و دانشمندانی چون فارابی و ابنسینا پس از آشنایی با همین ترجمهها، دست به خلق آثار منطقی در جهان اسلام زدند. و همین آثار سبب پیدایش و بالندگی منطق در میان مسلمین گشت. تحلیل و ارزیابی نخستین ترجمههای ارغنون سبب میشود از یکسو با اهتمام مسلمین به میراث یونانی در سدههای نخستین و از سوی دیگر با میزان صحت و دقت این ترجمهها آشنا شویم. عبدالرحمن بدوی نخستین ترجمههای عربی از مجموعة ارغنون ارسطو به علاوه ایساغوجی فرفوریوس را در یک مجموعة سهجلدی جمعآوری و تصحیح کرده است. پس از مقایسة ترجمة عربی «قیاس» با متن یونانی و ترجمههای انگلیسی (جنکینسون) و فارسی (ادیب سلطانی) از تحلیلات اولی، با حدود یکصد مورد اختلاف کلی و جزئی مواجه شدیم. این اختلافات را تحت عناوینی چون برتریهای ترجمه، کاستیها در ترجمه، عربی نامفهوم، عبارات اضافی، خطای ترجمه، تغییر مثال، خطای تصحیح، توضیح اضافی دستهبندی نمودیم. در مقدمه، ضمن اشاره به اهمیت عصر ترجمه، به مسائل دیگری چون ترجمة ارغنون، مترجم قیاس، تصحیح بدوی، روش مقایسه و برتریهای ترجمة عربی اشاره نمودهایم.